شهرداری طرق رود با همکاری موسسه خیریه امام علی (ع) و هیات والیبال شهرستان نطنز یک دوره کلاس والیبال برای پسران نوجوان طرق رودی جهت ارتقاء سطح والیبال و همچنین پر نمودن اوقات فراغت نوجوانان در تابستان 1395 برگزار نمود.

نطنز نیوز - نیمی از مالکان این قلعه بزرگ، زنان طرق هستند که خانههای این بنای بزرگ به عنوان مهریه یا جهیزیه آنان است؛ این نکته نیز در میان مردم شهرت دارد که زنان طرق، در توافقنامه به شرط تعمیر و نگهداری اصولی و شایسته، از مهریه خود دست کشیده اند.

منطقه نمونه گردشگری طرقرود در فاصله ۳۰ کیلومتری شهر نطنز و ۹۰ کیلومتری مرکز استان اصفهان در دامنه کوههای سر به فلک کشیده کرکس و در جوار منطقه شکار ممنوع کرکس قرار گرفته است؛ چشم اندازهای بی بدیل روستای کشه و مناظر طبیعی جذاب منطقه این نقطه را به یکی از زیباترین مکانهای شهرستان نطنز تبدیل کرده است.
ارتفاعات سفیدپوش کرکس، کوهستانی برای تمام فصول
ارتفاعات سفیدپوش کرکس که در تمام فصول سال پوشیده از برف است یکی از بلندترین کوههای مرکزی ایران بشمار میرود و همجواری این با کوه کرکس با ارتفاعی در حدود ۳۹۰۰ متر است که تمام فصول گردشگران و کوهنوردان را به سوی خود جذب مینماید.

یکی از اصلیترین محورهای دسترسی به ارتفاعات این کوه به مسیر جنوبی(کشه) معروف است، علاوه بر این از جاذبه های گردشگری محدوده میتوان به منطقه شکار ممنوع کرکس اشاره نمود که این منطقه جزو مناطق با ارزش زیست محیطی و زیستگاه مناسبی برای حیات وحش محسوب میشود.
منطقه شکار ممنوع کرکس: این منطقه با وسعتی در حدود ۱۰۰ هزار هکتار از شهریور ماه ۱۳۷۱ تاکنون جزو منطقه شکار ممنوع اعلام شده است که این منطقه با برخورداری از پوشش گیاهی خاص و حیات جانوری منحصر بفرد خود یکی از زیباترین مناطق حفاظت شده طبیعی محسوب میشود.

وجود چشمهسارهای فراوان در درههای منتهی به کوه کرکس در نزدیکی به شهر طرق رود با جاذبه های گردشگری فراوان از جمله دریاچههای فصلی و بناهای تاریخی مانند قلعه، دریاچه بند طرق و مساجد تاریخی این منطقه را به یکی از مناطق نمونه گردشگری تبدیل کرده است.
قلعه طرقرود: از بناهای باستانی زیبا و باشکوهی است که در استان اصفهان جای دارد اما با وجود پیشینه تاریخی و زیبایی خاص خود در زمره یکی از آثار ناشناخته استان به شمار میرود.
این قلعه بر روی صخرهای بزرگ و دراز که کمر نامیده می شود بنا شده و قرار گرفتن بر روی این بلندی از عواملی است که بر عظمت و شکوه این بنای زیبا افزوده است؛ به گفته مردم محل ، تا حدود بیست سال پیش در این قلعه سکونت رواج داشته است.
تاریخ درست بنای این دژ عظیم مشخص نیست اما کارشناسان میراث فرهنگی آن را به زمان اشکانیان نسبت میدهند.

فرم مهندسی و معماری همسان و یک شکل ، یکپارچه بودن مصالح ساختمانی و شکل بیرونی بنا ، بیان کننده وجود یک فکر واحد در معماری و ساخت این قلعه است.
در این قلعه بیش از سیصد خانه کوچک و بزرگ وجود دارد سقف اتاقها به دو صورت خشتی ضربی و چوبی تخت ساخته شده و کاربریهای متفاوتی دارد.
در بنای این قلعه دو گونه معماری دیده میشود، در بخش شمال بیشتر خانههای دارای پلههای مناسب و اتاقهای نسبتا بزرگ هست که برای سکونت مناسب بوده و در طبقه زیرین انبار ساخته شده است و در برخی نقاط نیز قفسهبندی برای سیلو کردن غلات و ادویه دیده میشود.
در بخش جنوبی قلعه بیشتر خانهها کوچک هستند و طبقههای اتاقها بیشتر به انبار یا مغازههای جمع آوری غلات شباهت دارد و در کل مجموعه اتاقهای این بخش بیشتر شبیه یک بازار بزرگ و تودرتو است.
شکل همسان اتاقها و تقسیماتی که در کف و زیرزمین آنها در بخشی از قلعه وجود دارد و خمرههایی بزرگ که در قدیم وجود داشته و قطر برخی به یک متر می رسیده این مطلب را نشان میدهد که این قلعه در برههای از زمان بیشتر برای محافظت و انبار کردن محصولات کشاورزی و غلات بوده است.
ساختمانهای این قلعه بیشتر در سه طبقه ساخته شدهاند، اما در برخی جاها تا پنج طبقه نیز افزایش مییابد.
دروازه ورودی این قلعه در ضلع غربی و در میان دیواری محکم و آجری به پهنای یک متر جای دارد که اتاق نگهبان دژ در بالای آن قرار دارد؛ این اتاق توسط سوراخی به بیرون در دید دارد و نگهبان به راحتی میتواند فردی را که بیرون ایستاده شناسایی کند.
در یک سوم انتهایی قلعه که بر روی سطحی صاف قرار گرفته و یک میدان کوچک ایجاد کردهاند که این قلعه را به دو بخش بالایی و پایینی تقسیم میکند.
چاهی که برای خروج اضطراری از قلعه تعبیه شده است
در گوشه شمال شرقی این میدان چاهی عمیق وجود دارد که در دل سنگ حفر شده است و بر روی آن چرخ چوبی چاه قرار دارد؛ این چاه که به سبکی خاص و با پلان چهارگوش تراشیده شده احتمالا برای ورود و خروج اضطراری مورد استفاده قرار می گرفته است.
در واقع این چاه به اتاقی بزرگ به مساحت تقریبی ۲۰ متر مربع راه دارد که در دل سنگ کنده شده است؛ این اتاق که شکلی نامنظم دارد دارای سکوهای بزرگ و کوچکی است که کاربری آنها مشخص نیست؛ ورود به این اتاق از سمت شرقی قلعه هنوز میسر است.
بخشی از دیوارههای سمت شرقی این قلعه، بر اثر سقوط صخرهها فرو ریخته است که شاید بر اثر زلزله یا دلیل دیگری باشد.
توافقنامه زنان طرقرود برای بخشیدن مهریه خود و بازسازی قلعه
نیمی از مالکان این قلعه بزرگ، زنان طرق هستند که خانههای این بنای بزرگ به عنوان مهریه یا جهیزیه آنان است؛ این نکته نیز در میان مردم شهرت دارد که زنان طرق، در توافقنامه به شرط تعمیر و نگهداری اصولی و شایسته، از مهریه خود دست کشیده و این بنای زیبا را به سازمان میراث فرهنگی سپردهاند.
به آگهی زیر وتاریخ آن دقت کنید؛ازآن نکاتی برداشت می شود:
1-شماره ثبت شرکت که رقم پایینی است؛
2-نوع شرکت که ماهم امروزه از آن شناخت کافی نداریم؛
3-سال تاسیس یعنی بیش از 65 سال پیش که تاسیس شرکت حتی در شهرهای بزرگ چندان رواج زیادی نداشته است؛
4- در آن تاریخ ،طرق دارای معدن سرب بوده است(فعلا این معدن چه وضعیتی دارد وکجاست؟نمی دانیم)؛
5-عنوان شخصیت ،که ظاهرا همان موضوع شرکت هم هست؛
6-واحد ثبتی به این معنی که در آن تاریخ منطقه خودمان ظاهرا فاقد ثبت اسناد یا ثبت شرکت بوده است؛
7- اقامتگاه شرکت که در آن تاریخ یک گاراژ تعیین گردیده است؛
8-فعلا از انحلال یافعالیت آن خبری نیست؛
9- امروزه همشهریان طرقی در صدها شرکت سهامدار ویا مسوولیت دارند .اما نسبی نیستند؛
10-...
===========================================================
به پایگاه اطلاع رسانی شناسه ملی اشخاص حقوقی کشور خوش آمدید.
شناسه ملی : 10260084258
شماره ثبت : 391
نوع شخصیت حقوقی : نسبی
تاریخ تاسیس : 1327/05/13
عنوان شخصیت : سرب طرق حبیب اله ضابطی
استان ثبتی : اصفهان
واحد ثبتی : اصفهان
آدرس دفتر مرکزی : اصفهان گاراژ بدیعی دفتر شرکت
کد پستی دفتر مرکزی :
"مقایسه ای بین چند واژه زبان طرقی با گویش کلیمیان اصفهان"
می دانیم که با ظهور اسلام عزیز ،طرقیان به زودی آن را پذیرفتند؛ که از دلایل آن می توانیم ،آثار علما ی قدیم طرق رود و وقف نامه آن دوران را نام ببريم.
آثار به جا مانده ازآن دوران حاكي است كه زردشتيان در كنار مسلمانان طرق زندگي مي كردند. اما از كليميان به جز رفت وآمد وكسب وكار در طرق ،اثر ودليلي در این دیار ديده نشده است .یعنی پيروان اين دين پس از اسلام در طرق زندگي نكرده اند .بنابراين رابطه زبان وگويش كليميانُ به زبان طَرقي؛ارتباطي به سكونت آنان در طرقرود نخواهد داشت.
اما به قول نويسنده كتاب "گويش كليميان اصفهان"(دكتر ايران كلباسي-پژوهشگاه علوم انساني ومطالعات فرهنگي،۱۳۸۷،چ دوم):
گويشي كه در حال حاضر كليميان ايران با آن صحبت مي كنندجزو گويشهاي مركزي ايران محسوب مي شود.گفته شده است كه گويش فعلي كليميان اصفهان گويش سابق مردم اصفهان بوده كه كليميان آنرا حفظ كرده اند.... .
با اين مقدمه كوتاه،براي برخي از كلمات متشابه زبان طرقي وگويش كليميان اصفهان (با اندكي تغيير )،مقايسه اي خواهيم كرد؛ به اين نحو كه ابتدا فارسي واژه را مي خوانيم وآنگاه معادل طرقي وكليمي آنرابيان مي كنيم:
فارسي=طَرقي وكليمي
آب=ov
آبستن=ovir
امروز=o-ru
امشب=am-shev
بچه=vacha
برف=varf
برگ=valg
بس=vas
بغل=kul
بینی=demaq
پسرعمو=-pir-e-am-
جادار=ya-dar
جاری=yay
جو=ye
جوش=yush
چپ چشم=luch
چه=chi-chi
حبه انگور=tirk
حقه=kelak
خار=ti
خاکستر=khol
خانه=keyah
خسیس=kenes
خفاش=mish-kur
خواب=kho
خواهر شوهر=khoh-merah
دختر=dot
دروغ=duru
دلو آهنی=salt
دلو لاستیکی=dul
دیوانه=chel
روز=ru
روسری=dim-sari
زالزالک=kevej
زنبور=donde
زن پدر=ne-may-e
زیر=jir
سبد چوبی=leude
سرفه=koh
سگ=kuyah
سیب=sou
شتر=oshtor
شوهر=mere
صورت=ru
طناب=tonaf
ظهر=pi-shim
عصر=pesen
غده=doshmel
فاسق=mul
قله=nok
کاه=kah
کلاغ=qela
کنار=var
گربه=meli
گلو=na
موریانه=murd-une
ناپدری=ne-buva-y
هویج=zardak
یاد=vir
بنابراین ،به نظر شما علت این مشابهت ها چیست؟
ولادت حضرت امام رضا علیه السلام(148ه.ق)
معانی مختلف چرم در فرهنگ لغات ایرانی و گویش ها
چرم
لغت نامه دهخدا
چرم. [ چ َ ](اِ) پوست بود. (فرهنگ اسدی). پوست انسان و حیوانات. (آنندراج). مطلق پوست بدن انسان یا حیوان. جلد. جلد تن حیوان یا انسان.
چرم
لغت نامه دهخدا
چرم. [ چ َ رَ ] (اِخ ) نام مقامی است از ایران زمین. (آنندراج). نام جایی است. (ناظم الاطباء).
چرم
لغت نامه دهخدا
چرم. (اِخ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «یکی از قلاع بلوک سرجام است و چمنی دارد که معروف میباشد». (از مرآت البلدان)
چرم
لغت نامه دهخدا
چرم. (اِخ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «مزرعه ایست از مزارع تربت حیدریه که زراعت آن از آب قنات مشروب میشود». (از مرآت البلدان)
چرم
لغت نامه دهخدا
چرم. [ چ َ رَ ] (اِخ) نام دهی در کلات. (ناظم الاطباء). دهی از دهستان قاین بخش کلات شهرستان دره گز.
چرم
فرهنگ فارسی معین
(چَ) (اِ.) پوست گاو یا شتر دباغی شده.
چرم
فرهنگ لغت عمید
(اسم) čarm] .۱]. پوست دباغیشدۀ حیوانات.۲. [قدیمی] پوست بدن حیوان: بیفکند گوری چو پیل ژیان / جدا کردش از چرم تن.
چرم
فرهنگ واژگان مترادف و متضاد
ادیم، پوست، تیماج، پوست دباغی شده
چرم
لهجه، گویش و زبان
اصفهانی پوشیدنیها، زیورها و وابسته های آنها تکیه ای: čarm طاری: čarm طامه ای: čarm طرقی: čarm کشه ای: čarm نطنزی: čarm
چرم
دیکشنری فارسی به انگلیسی
leather
چرم
دیکشنری فارسی به عربی
جلد
چرم چرم. [ چ ِ رَچ ِ رَ ] (اِ مرکب) نوعی بازی الک دولک. قسمی بازی.
چرم ساز. [ چ َ ] (نف مرکب) دباغ و کسی که چرم میسازد. (ناظم الاطباء). چرم سازنده. سازنده ٔ چرم. آنکه ساختن چرم داند و تواند.
دره چرم. [ دَرْ رَ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مسینا بخش درمیان شهرستان بیرجند. واقع در ۳۸هزارگزی شمال خاوری درمیان.
چرم گیله. [ چ َ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب) قسمی درخت جنگلی از تیره ٔ درختان گیلاس، گوجه و آلبالو، از نوع «پرونوس» و از گونه لوروسراسوس که در آستارا بدین نام خوانده می شود.
چرم لیوه. [ چ َ وَ / وِ ] (اِ مرکب) در طالش، چرم گیله را نامند. نامی که در طوالش به جل که نوعی درخت جنگلی است دهند.
چرم نشین. [ چ َ ن ِ ] (نف مرکب) چرم نشیننده. آنکه در پوست حیوانات رود: آن چرم نشین چرم شیران بددل کن جمله ٔ دلیران. نظامی.
چرم خام. [ چ َ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب) کنایه از روده ٔ خام که چله ٔ کمان از آن سازند. (آنندراج).
چرم پاره. [ چ َ رَ / رِ ] (اِ مرکب) پاره ای از پوست حیوانات که کفش دوزان و آهنگران روی پا اندازند تا جامه شان چرکین نشود.
چرم شیر. [ چ َ م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب) کنایه از تازیانه باشد. (برهان) (آنندراج). تازیانه. (ناظم الاطباء). دوال.
چرم فروش. [ چ َ ف ُ ] (نف مرکب) فروشنده ٔ چرم. چرم فروشنده. صَرّام. آنکس که فروختن چرم پیشه دارد. کسی که چرم فروشی پیشه ٔ اوست.
چرم کمر. [ چ َ م ِک َ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب) میان بند چرمین. کمربند چرمی. تسمه ٔ چرمین که بر کمر بندند.
چرم گاو. [ چ َ م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب) پوست گاو. انبانی از پوست گاو.
چرم گرگ. [ چ َ م ِ گ ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب) پوست گرگ. طبل بزرگ و نقاره. (ناظم الاطباء).
چرم گور. [ چ َ م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب) کنایه از چله و زه کمان باشد. (برهان). بمعنی زه کمان است. (انجمن آرا) (آنندراج).
چرم گوزن. [ چ َ م ِ گ َ وَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب) کنایه از زه کمان. (آنندراج). مرادف چرم کمان و چرم گور. (از آنندراج).
چرم فروشی. [ چ َ ف ُ ] (حامص مرکب) عمل فروختن چرم. فروختن چرم. کار و پیشه ٔ چرم فروش. رجوع به چرم فروش شود. (اِ مرکب).
چرم کمان. [ چ َ م ِ ک َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب) مرادف چرم گور و چرم گوزن. (از آنندراج). کنایه از زه کمان. (آنندراج).
چرم خوران. [ چ َ خ ُ ] (اِخ) دهی از دهستان عباسی بخش بستان آباد شهرستان تبریز که در ۱۸هزارگزی جنوب خاوری بستان آباد.
چرم بر شدن. [ چ َ ب ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب) مجروح و زخمی شدن خر و استر و اسب از رانکی و جز آن.
گرگینه چرم. [ گ ُ ن َ / ن ِ چ َ ] (اِ مرکب) چرم که از پوست گرگ سازند و بر طبل کشند: دهل های گرگینه چرم از خروش درآورده مغز جهان.
چرم سرجام. [ چ َ رَ م ِ س َ ] (اِخ) دهی از دهستان احمدآباد بخش فریمان شهرستان مشهد که در ۳۶هزارگزی شمال باختری فریمان واقع است.
چرم سوخته. [ چ َ م ِ ت َ / ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب) قسمی چرم که برنگ قهوه ای تیره است. چرمی برنگ قهوه ای تیره.
چکش چرم لول. نوعی چکش که سر آن از ورقه ی چرم لوله شده درست شده است. (را هاید ملت).
منابع
باسمه تعالی
ان تسالوعنی فانی طرقی
من فرع قوم ذری شرقی
ان تنکرونی فاناابن طرقی
دينی علی دين محمدي
ان الهزبرا طرقرودی
اناعلی شيعی علي
اميرولی عصر ونعم الامير
سرورفوادک المستضيفين
سالروز شهادت امیر سرلشکر خلبان عباس بابایی
صدور فرمان مشروطیت (1285)
روز حقوق بشر اسلامی وکرامت انسانی
عنوان:
بررسي علل عدم حضور دانشجويان در كلاس هاي دروس نظري از ديدگاه اساتيد و دانشجويان دانشكده دندانپزشكي دانشگاه علوم پزشكي يزد
نويسنده(گان):
صغري ياسائي، عبدالرحيم داوري، فاطمه عزيزيان *، مهرداد غفاري طرقی
چکيده: مقدمه: رسالت اصلي دانشگاه پرورش نيروي انساني و ايجاد خلاقيت و نوآوري است كه كلاس هاي درس سرآغازي براي انتقال مفاهيم و نيز تجربيات اساتيد به دانشجويان و درك بهتر مطالب درسي است. پژوهش حاضر به منظور تعيين عوامل موثر بر عدم حضور دانشجويان در كلاس هاي درس نظري از ديدگاه اساتيد و دانشجويان دانشكده دندانپزشكي دانشگاه علوم پزشكي يزد در سال 1393 انجام گرديد. روش بررسي: اين مطالعه توصيفي- مقطعي در سال 1393 به صورت سرشماري بر روي دانشجويان مقطع باليني دكتراي عمومي دندانپزشكي سراسري و بين الملل و اساتيد هيات علمي انجام شد. براي گردآوري داده ها، از پرسشنامه پژوهشگر ساخته حاوي 20 سوال در طيف 5 درجه اي ليكرت جمع آوري گرديد. نتايج: از 115 نفر دانشجويي كه در اين پژوهش مورد بررسي قرار گرفتند 77 نفر (8/67%) مونث و 38 نفر (2/32%) مذكر بودند. از بين عوامل موثر بر عدم حضور دانشجويان در كلاس هاي دروس نظري از ديدگاه اساتيد، بيشترين ميانگين نمره به ترتيب مربوط به اجازه جزوه نويسي و ضبط صداي استاد (38/4%)، برگزاري كلاس ها آخر وقت (05/4%)، بي اهميت بودن موضوع (61/3%) و دور بودن مسير دانشگاه و نداشتن وسيله اياب و ذهاب (61/2%) مي باشد. از ديدگاه دانشجويان نيز داشتن امتحان قبل و بعد از كلاس (99/3%)، دوست نداشتن خصوصيات رفتاري استاد (63/3%)، بي علاقه بودن موضوع (33/3%) و دور بودن مسير دانشگاه و نداشتن وسيله اياب و ذهاب (27/3%) به ترتيب بيشترين ميانگين نمره را به خود اختصاص دادند. نتيجه گيري: با توجه به يافته هاي اين پژوهش مي توان نتيجه گرفت كه حضور و يا عدم حضور در كلاس درس متاثر از عوامل مربوط به هردو گروه مدرسين و دانشجويان مي باشد و علاقه دانشجويان به موضوع درس، روش تدريس و استفاده استاد از تكنيك هاي خلاق و جديد، خصوصيات اخلاقي و رفتاري استاد و زمان برگزاري كلاس ها است كه ميزان و تداوم حضور را تعيين مي كند. |
کليدواژگان: عدم حضور، كلاس درس نظري، ديدگاه، اساتيد، دانشجويان دندانپزشكي |

دومین جلسه اتاق فکر کمیته فرهنگی و آموزشی ستاد مرکزی اربعین امروز شنبه (دوم مرداد ماه) برگزار شد.
به گزارش ایسنا، در جلسه اتاق فکر کمیته فرهنگی ستاد مرکزی اربعین، علاوهبر حجتالاسلام والمسلمین قاضی عسگر، نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت، حجت الاسلام والمسلمین دکتر حمید احمدی مسئول کمیته فرهنگی، دکتر سید محمد حسینی، دکتر حسن خجسته، دکتر الیاس نادران، دکتر فرید فرهمند، دکتر اردشیر زابلی زاده، مهندس محسن قربانی، دکتر محمدباقر خرمشاد، دکتر مجید اسماعیلی، دکتر سیدمحمدرضا خوشرو، دکتر علیرضا توکلی طرقی و دکتر لاله افتخاری حضور داشتند.
روز اهدای خون
| 04 مرداد 1395 ساعت 09:53 |
![]() |
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، "منصور کوچک محسنی" دومین فرمانده نیروهای اعزامی در لبنان است که پس از سردار "احمد متوسلیان" این سمت را عهدهدار شد. وی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام به بیان خاطرات اعزام قوای محمد رسول الله(ص) به سوریه و لبنان پرداخته؛ که تاکنون 23 قسمت آن را منتشر کرده است. قمستهای اول تا هجدهم را میتوانید با مراجعه به "اینجا" بخوانید.
در ادامه قسمتهای نوزدهم تا بیست و دوم را میخوانید:
شرکت در جلسات پی در پی با احزاب و گروههای لبنانی جهت متحد شدن و ایجاد تشکیلات واحد که از آرزوهای حاج احمد بود و شرکت در جلساتی که در ستاد خودمان، از کارهای اجرایی ما بود.
پیگیری و هماهنگیها برای تشکیل واحد بسیج، راهاندازی محل آموزش نظامی، رفع مشکلات تدارکات و پشتیبانی، رسیدگی به مشکلات صدها نفر از برادران سپاهی و بسیجی مستقر در لبنان و سوریه، پاسخگویی به افراد و نهادها، انجام هماهنگیهای لازم با ارتش سوریه و اتفاقاتی که روزانه پیش میآمد، ازجمله فعالیتهایی بود که در جلسات سفارت ایران در دمشق صورت گرفت.
برادران و دوستان بزرگوار با انجام این کارها، تمام تلاش و کوشش خود را جهت آزادی حاج احمد و همراهانش انجام می دادند.
یکی از بحثهایی که مطرح است، شهادت حاج احمد است. از روزی که ربایش حاج احمد اتفاق افتاد و چند ماهی که در آن منطقه مشغول خدمت بودیم، هیچ خبر و اطلاعی در رابطه با شهادت ایشان مطرح نبود و این خبر از سال 62 به بعد بیان شد و اکنون نیز چند سال است که بحث زنده بودن ایشان مطرح است.
این مسائل هر سال در تیر ماه جزو اخبار تبلیغاتی و سیاسی میباشد و بعد از پایان تیرماه باید تا سال آینده در انتظار اخبار تازه و جدیدتری باشیم.
بیشتر نقل قولها در مورد شهادت حاج احمد، این است که بیان میکنند در همان روزی که آنها در مسیر طرابلس به بیروت در حرکت بودند در پاسگاهی که خودرو آنها را متوقف میکنند، درگیری پیش میآید و در آن درگیری حاج احمد به شهادت میرسد.
و اما گروگانهایی که در اختیار ما بودند بعد از بررسیهایی که در مورد شخصیت آنها داشتیم، به این نتیجه رسیدیم که آنها مهرههای ارزشمندی از نظر سیاسی نیستند و شاید به همین دلیل بود که فالانژیستهای لبنانی که رئیس آنها سمیر جعجع بود، عکسالعمل مثبتی برای آزادی آنها نشان نداد. هرچند برادران لبنانی جهت به گروگان گرفتن آنها زحمات زیادی کشیدند.

در پایان به این نتیجه رسیدیم که لازم است در مورد افراد دیگری کار کنیم و فرد، باید در حدی باشد که بتوان روی شخصیت سیاسی او حرکت مفیدتری انجام داد.
در نهایت به این نتیجه رسیدیم، این گروگانهایی که در اختیار داریم، مشکل ما را حل نخواهد کرد و قرار شد به فکر افراد دیگری باشیم و روی آنها دقیق کار کنیم تا در کفه ترازو، از آنها کمتر نباشیم.
البته یک موی حاج احمد ارزشش از همه آنها بیشتر است؛ ولی از نظر شخصیتی چارهای نداشتیم که به دنبال رجال سیاسی بگردیم.
ما برای افرادی که مد نظر داشتیم، مشکلاتی هم داشتیم. نمیخواهم کسی یا نهادی را متهم کنم به اینکه آنها کوتاهی کردند و ما موفق نشدیم. چون هر کسی یا ارگانی موظف است به کارهای قانونی خودش عمل کند. ما نیز در آن موقعیت چارهای جز قدم برداشتن به سوی گروگانگیری بابت آزادی حاج احمد و همراهان ایشان نداشتیم.
سیاست خارجی ما با گروگانگیری مخالف بود، حق هم با آنها بود. ما درگیر جنگ با صدام بودیم. آنها باید خیلی از مسائل خارجی را با دقت کنترل و هدایت میکردند. دولت سوریه نیز نظرشان این بود که برادران سپاه و بسیج فقط در پادگانها مستقر شوند و هیچ کار سیاسی و نظامی انجام ندهند. به همین جهت ما باید سعی میکردیم افرادی را انتخاب کنیم که تنش کمتری ایجاد کند.
بالاخره تصمیم گرفتیم در مورد سمیر جعجع تحقیقاتی صورت گیرد. فکر میکردیم اگر موفق به گروگان گرفتن این شخص شویم قدم بسیار بزرگی در آزادی حاج احمد و همراهان ایشان برداشتهایم.
پاسگاه برباره محل ربایش حاج احمد و همراهانش در جاده طرابلس - بیروت محلی است که تحت کنترل فالانژها بود و دبیر کل حزب فالانژ را در آن زمان جعجع به عهده داشت. او در کشتار بیرحمانه در صبرا و شتیلا دست داشت. او متهم به چندین قتل بود. یک مورد آن قتل رشید کرامی نخست وزیر اسبق لبنان بود. او نزدیکترین فرد سیاسی به رژیم صهیونیستی اسرائیل بود.
با سازمان دانشجویان شیعه لبنان از طریق شهید عباس موسوی و حسین موسوی آشنا شدیم. جوانانی متدیّن با نشاط و فعال بودند از آنها تقاضا کردیم، بسیار محرمانه در مورد وضعیت سمیر جعجع تحقیقاتی انجام دهند. بخصوص از محل و مکانهایی که رفت و آمد دارد. بعد از چند روز، گزارش کاملی از آن فرد تهیه کردند. سراغ آن آدم رفتن کار بسیار سخت و دشواری بود. هم از نظر عملیاتی و هم از نظر عکسالعملهای بعد از آن و به قول یکی از دوستانمان که میگفت "یک نفر توان انجام این کار را دارد و آن فرد کسی جز حاج احمد نیست."
بالاخره مقدمات آن کار را آماده کرده بودیم تا ببینیم در آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد.
در محل استقرار ما در زبدانی تیپ ذوالفقار ارتش نیز حضور داشت. چون جنگ با اسرائیل منتفی شده بود، دیگر نیازی به ماندن آن تیپ نبود. در دیدارهایی که با مهمانهای خود از جمله به آقایان دکتر ولایتی، شمخانی، محسن رفیقدوست داشتیم این مطلب را بیان میکردیم.
یک روز از طرف مجلس شورای اسلامی آقایان دری نجفآبادی و مرتضی الویری جهت تهیه گزارش مهمان ما بودند و ما گزارشهایی که در مورد کارهایمان و حاج احمد بود را ارائه کردیم. بازگشت تیپ ذوالفقار را نیز مطرح کردیم و در چند روز بعد دستور مراجعت آن تیپ به تهران ابلاغ شد.
نیروهای تیپ ذوالفقار ارتش، زبدانی را ترک کردند و به تهران مراجعت کردند. ما هم در فکر این بودیم که به مرور زمان، نیروها را از زبدانی سوریه، به بعلبک لبنان انتقال دهیم.
در این مورد با فرماندهی سپاه تهران شهید داود کریمی مشورت کردیم. ایشان نیز نظر موافق داشت و از آن شهید بزرگوار تقاضا کردیم در صورت امکان تعدادی مربی آموزش نظامی را به سوریه اعزام کنند. شهید کریمی گفت "به علت نیازی که به مربیان در تهران دارند، بهتر است، تعدادی از برادران لبنانی را که استعداد گذراندن دوره مربیگری آموزش نظامی را دارند را به تهران اعزام کنیم تا ضمن فراگیری مربیگری آموزش نظامی، از این به بعد خودشان بتوانند کارهای آموزشی را به عهده بگیرند"، البته بعدها این کار انجام شد.
تقریبا چند روزی بود که از ربایش حاج احمد و همراهان ایشان گذشته بود. هنوز نتوانسته بودیم کار مثبتی انجام دهیم و دوستانمان نیز از طریق دیپلماسی پیشرفتی نداشتند.
کارهای اجرایی پیش میرفت. فشارهای اولیه کارها کاهش پیدا کرده و واحد بسیج رونق گرفته بود. مساجد در امر بسیج فعال شده بودند. واحد آموزش کارها را به سرعت پیش میبردند، ولی از نظر کمبود مکان آموزش هنوز مشکل داشتیم.
برای برادران پاسدار و بسیجی مستقر در زبدانی کلاسهای زبان عربی و انگلیسی را فراهم کردیم تا از وقتهای اضافی خود استفاده کنند.
شهید حسن بهمنی که آن زمان معاونت طرح و عملیات سپاه تهران به عهده ایشان بود از تهران تماس گرفت. اعلام کرد که به دنبال بحثهای قبلی میخواهند تیپ سید الشهداء(ع) را تشکیل دهند و به دنبال مشخص کردن فرماندهی آن هستند.
قبل از عملیات الی بیتالمقدس که منجر به آزادی خرمشهر گردید، شهید محسن وزوایی به عنوان فرمانده آن تیپ انتخاب شده بود. ولی بعد از شهادت ایشان، برادران به دنبال تعیین فرمانده بودند. شهید حسن بهمنی نظر برادرانی که مشغول خدمت در سوریه و لبنان بودند را نیز می خواستند.
با دوستان خود مطلب را بیان کردیم و نظر تمام دوستان برای فرماندهی تیپ شهید علی موحد دانش بود و ایشان با اینکه زیاد موافقتی نداشتند، پذیرفتند.

از سمت چپ: شهید داود حیدری
نتیجه مشورت با دوستان، در مورد حاج علی را به تهران ارسال کردیم. قرار شد به زودی حاج علی عازم تهران شود تا بتواند مقدمات تشکیل تیپ را فراهم سازد. بیشتر برادرانی که در سوریه و لبنان همراه ما بودند، در عملیاتهای بازیدراز، فتحالمبین و آزادی خرمشهر از فرماندهان و یاران و همراهان حاج علی بودند و تقریبا همان برادران ازجمله شهیدان کاظم رستگار، مرتضی سلمان طرقی، ناصر شیری، اصغر شمس، علی اسکوئی، داود حیدری، احمد ساربان نژاد، عباس قمی و برادران سردار احمد غلامی، عابدین وحیدزاده، مهدی قاسمی، مهدی حکمت شعار کادر اصلی تیپ را تشکیل دادند.
شهید حاج علی موحد دانش را عازم تهران کردیم.
صبح به محل آموزش نظامی بسیج برادران لبنانی حرکت کردیم. در درب خروجی، برادران نگهبان اعلام کردند که دو دانشجوی لبنانی قصد دیدار با شما را دارند. با آن دو نفر صحبت کردیم. آنها تقاضا کردند جلسه خصوصی داشته باشیم. به دفتر ستاد رفتیم. همیشه در جلساتی که برقرار میشد، برادر تلاشگر ما دکتر واصلی بهعنوان مترجم، همیشه همراه ما بود. ولی آن دو دانشجوی عزیز میگفتند که هیچکس در جلسه نباشد، ولی حضور آقای واصلی ضروری بود.
ابتدا آن دو دانشجو خودشان را معرفی کردند. آنها اهل جنوب لبنان بودند و گفتند که در بیروت در دانشگاهی مشغول تحصیل هستند. آنها کم و بیش، از فعالیتهای ما در لبنان مطلع بودند و از ربایش حاج احمد متوسلیان و همراهانش خبر داشتند. آنها اعلام کردند که رئیس دانشگاهشان فردی آمریکایی به نام دیوید دوج است و ریاست دانشگاه پوششی است برای کارهای او. میگفتند که این فرد نماینده سیا در خاورمیانه است.
آنها نظرشان این بود که این فرد از نظر شخصیتی برای آمریکا بسیار مهم است و عنوان میکردند که اگر در پی آزادی حاج احمد متوسلیان و همراهانش هستید، کلید آزادی آنها دیوید دوج است و مدعی بودند که میتوانند آن فرد را به عنوان گروگان گرفته و به ما تحویل دهند.
ما هیچ شناختی از آن دو جوان نداشتیم. البته در جلساتی که با شورای لبنان داشتیم، از طرف سازمان دانشجویی شیعه نیز برادرانی حضور داشتند، ولی آیا آن دو ارتباطی با آنها داشتند یا نه را نمیدانستیم. ما در رابطه با گروگان گرفتن آن فرد نظرمان این بود که خود آنها باید تصمیم بگیرند و ما نمیتوانیم به آنها دستور کاری را بدهیم. البته از آن جلسه نظرمان این بود که این کار برای آنها کار سختی خواهد بود و قادر به انجام آن کار نیستند.

از سمت راست: منصور کوچک محسنی، شهید مرتضی سلمان طرقی، شهید علی موحد دانش
بعد از دیداری که با آن دانشجویان داشتیم، به محل آموزش جنتا رفتیم و از آنجا جهت شرکت در جلسه با شورای لبنان، عازم بعلبک شدیم. در آن جلسه بحثهای زیادی مطرح بود. در رابطه با وحدت گروهها، واحد بسیج، مشکلات مالی و در آن جلسه قرار شد که آقایان شهید سید عباس موسوی و شیخ صبحی الطفیلی و حسین موسوی به اتفاق من سفری به تهران داشته باشیم و در پایان جلسه تشکر و قدردانی از برادران پاسدار و بسیجی که در روز قدس مراسم با شکوه راهپیمایی را برگزار کردند.
در سوریه برای اولین بار راهپیمایی بسیار با شکوهی با همکاری و هماهنگی بین سپاه و تیپ ذوالفقار برگزار شد. (روز قدس قبل از مراجعت تیپ ذوالفقار به تهران بود) شاید یکی از زیباترین راهپیماییهای انجام گرفته بود. با اینکه از نظر امکانات و وسایل تبلیغاتی بسیار ضعیف بودیم، ولی تلاش و کوشش شبانهروزی شهید داود حیدری، مهدی قاسمی و برادران دیگر، توانستند چنین مراسمی را برگزار کنند. این مراسم صبح در دمشق و بعد از ظهر در بعلبک لبنان برگزار گردید.
البته برای برپایی این راهپیمایی مشکلات و مخالفتهایی نیز داشت و محسن رفیقدوست یکی از مخالفان راهپیمایی بودند و ایشان اعلام میکرد که دولت سوریه با این کار مخالف است و دلایل دیگری هم داشتند.
انتهای پیام/ 131
نامهای بعضی از دفن شدگان سرشناس بدین شرح میباشد:
| نام | تاریخ و محل تولد | تاریخ و محل مرگ | اطلاعات بیشتر |
|---|---|---|---|
| احمد کشوری | |||
| مصطفی چمران | |||
| حسن اقارب پرست | |||
| کاظم نجفی رستگار | ۳ فروردین ۱۳۳۹ / شهرری | ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ / شرق دجله (منطقه هور الهویزه)[۲] | فرمانده لشکر ۱۰ سید الشهدا(ع)(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) [۳] |
| علی خلیلی[۴] | |||
| محمدعلی رجایی | |||
| جواد فکوری | |||
| حسن باقری | |||
| محمدجواد باهنر | |||
| علیاصغر وصالی | |||
| محمد بروجردی | |||
| محمدصادق اسلامی | |||
| سید حسن آیت | |||
| علیرضا توکل شعار | |||
| محمدجواد تندگویان | ۳ مهر ۱۳۵۹ | ۱۳۶۸ زندان های عراق | وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران |
| محمد جهانآرا | |||
| رحمان دادمان | |||
| حسن عباسپور | |||
| حسین فهمیده | |||
| محمد کچوئی | |||
| اسدالله لاجوردی | |||
| موسی نامجو | |||
| کامران نجاتاللهی | |||
| رضا چراغی | |||
| رضا حسینی | |||
| کمیل میرزازاده | |||
| علی قمی | |||
| علیرضا موحد دانش | |||
| علی اکبر حاجی پور | |||
| علی اصغر رنجبران | آبان ۱۳۳۵ | ۱۳ آبان ۱۳۶۲ | |
| عباس محمد ورامینی | ۲۸ آبان ۱۳۶۲ | دانشجوی پیرو خط امام[۵] | |
| یوسف کلاهدوز | |||
| عباس کریمی | |||
| مرتضی سلمان طرقی | تیر ۱۳۳۵ | ۷ اسفند ۱۳۶۲[۶] | |
| مهدی شاه آبادی | |||
| مجتبی هاشمی | |||
| داود فهمیده | |||
| قربانعلی رخشانی[۷] | |||
| مصطفی ابراهیمی مجد | ۲۹ مهر ۱۳۳۳ | ۲۶ شهریور ۱۳۶۰ | ستاد جنگهای نامنظم[۸] |
| حسن تهرانی مقدم | |||
| علی تهرانی مقدم |
مهدي صادقي سرپرست اداره حفاظت محیط زیست شهرستان نطنز گفت: با توجه اهميت و ضرورت تشكيل جلسه كارگروه مقابله با گرد و غبار در سطح شهرستان جلسه ای با حضور معاون فرماندار و بخشداران ، شهرداران نطنز ، بادرود ،خالد آباد و طرق رود و ساير اعضا با دستور كار بررسي وضعيت كانون هاي تخريب شده و مولد گرد و غبار و راهكارهاي پيشگيرانه از اين پديده طبيعي در محل فرمانداري نطنزتشكيل شد.
صادقي افزود: در اين جلسه پس از بحث و تبادل نظر بين اعضا كار گروه طرح هاي از جمله راهكارهاي ا جرايي در راستاي مقابله با ريز گردها ، پايش از صنايع و معادن ، آموزش هاي زيست محيطي مرتبط با ريز گردها در مراكز آموزشي و ايجاد كمر بند فضاي سبز در محدوده خدمات شهري توسط دستگاه هاي ذيربط به تصويب رسيد.
اگر از جاده قدیم کاشان و یا از جاده قدیم اصفهان وارد نطنز شوید ، از اولین نقطه ای که شهرنمایان می شود ( از فراز گردنه ) به غیر از باغها و درختان سر بر هم نهاده وکوههای صخره ای و زیبا ، گنبدهای فیروزه ای شهر هستند که جلوه گری می کنند . این گنبدها که هر کدام به نوعی تاریخ کهن ، مذهبی و فرهنگی این شهر زیبا را روایت می کنند ، جلوه هایی از هنر معماری و مذهبی روزگاران گذشته را با همه رمز و رازهایش روایت می کنند . کافی است سری به آنها زده و لحظاتی را در آرامش فضای روحانی و معنوی آنها سپری کنی ، اینگونه است که ناخودآگاه و با بال اندیشه به عمق تاریخ درخشان این خطه سفر کرده و چشم دل باز کرده و هر آنچه نادیدنی است آن بینی .
شهرستان نطنز دارای 39 بقعه متبرکه می باشد . به غیر از امامزاده آقا علی عباس (ع) و شاهزاده محمد (ع)که در بخش امامزاده می باشد بقیه این بقاع در بخش مرکزی جای دارند . فرصت را غنیمت داشته ، جهت اطلاع علاقه مندان به اماکن تاریخی و مذهبی در این قسمت به معرفی تعدادی از این بقاع متبرکه در مرکز شهر نطنز و روستاهای مجاور پرداخته و انشاا... در فرصتهای بعدی به معرفی بقیه بقاع متبرکه در دیگر روستاهای شهرستان می پردازیم .
1- امامزاده عبدا... (ع) با گنبد فیروزه ای در مرکز شهر نطنز می باشد که نسب این امامزاده به روایت معتمدین و بزرگان شهر به امیر المومنین علی (ع) می رسد . این امامزاده شریف را درختان کهن و باغستانهای زیبا محصور نموده که علاوه بر مکان زیارتی ، با تعمیرات اخیر و توسعه فضای سبز آن ، به مکانی تفریحی نیز تبدیل شده است .
2- امامزاده بی بی رقیه خاتون (س) با گنبد نقره ای بر فراز تپه ای بلند در مرکز شهر نطنز . به اعتقاد اهالی و بزرگان شهر نسب این امامزاده به امام موسی بن جعفر (ع) می رسد . فضای این امامزاده نیز بسیار زیبا و مصفا بوده که علاوه بر مکان زیارتی مسافرین و گردشگران از آن برای تفریح نیز استفاده می کنند.
3- امامزاده زین الدین و محمد (ع) با گنبد گچی در مرکز شهر نطنز محله بامیر .به روایت اهالی نسب امامزاده زین الدین (ع) به امام محمد باقر (ع) و نسب امامزاده محمد (ع) به حضرت امام موسی کاظم (ع) می رسد. این امامزاده نیز در میان باغستانها و درختان زیبا و کهن ، فضایی روحانی و با صفا را برای زائرین و گردشگران فراهم نموده است .
4- امامزاده سلطان سید محمد (ع) با گنبد فیروزه ای در مرکز شهر نطنزدر محله سرشک . نسب این امامزاده به روایت اهالی و معتمدین به حضرت امام سجاد (ع) می رسد . فضای این امامزاده نیز محصور در میان درختان کهنسال و تنومند می باشد.
5- امامزاده سید محمد (ع) با گنبد فیروزه ای در مرکز شهر نطنز محله وشوشاد نسب این امامزاده به اعتقاد و روایت بزرگان محل به حضرت امام جواد (ع) می رسد . محله وشوشاد نیز از محله هایی است که دارای باغ و بوستاهای سبز و مصفا است .
6- امامزاده سید مراد (ع) با بقعه ای به رنگ نقره ای در مرکز شهر نطنز ، محله ریسه قرار دارد . به روایت اهالی و معتمدین محل نسب این امامزاده شریف به امام موسی بن جعفر (ع) می رسد.
7- امامزاده یحیی و طاهر (ع) . با گنبد طلایی رنگ در مرکز شهر نطنز محله مزید آباد . با توجه به اسناد موجود و روایت اهالی نسب این امامزادگان به امام موسی بن جعفر (ع) می رسد. این امامزاده نیز در فضایی با درختان کهن و قدیمی قرار دارد .
8- بقعه شیخ عبدالصمد . با گنبد فیروزه ای در مرکز شهرنطنز و در محله بازار مناره ای سر به فلک کشیده قرار دارد که یادگار دوران ایلخانیان است . در جوار این مناره گنبد هرمی و فیروزه ای قرار دارد که صدها سال است یار و همنشین باوفای مناره زیبای شهر بوده و همراه با هم نماد و سنبلی زیبا از این شهر قدیمی ساخته و همه روزه مورد توجه و بازدید گردشگران و جهانگردان زیادی از داخل و خارج کشور می باشند . مسجد جامع نطنز نیز در جوار همین مناره قرار دارد .
9- امامزاده گروه آباد با گنبدی به رنگ سبز در روستای اوره در مجاورت شهر نطنز . بنا به روایت معتمدین عده و گروهی از امامزادگان در این مکان مدفون بوده و به همین دلیل نام این زیارتگاه را گروه آباد نامیده اند . این امامزاده در دل کوهها و دره های کرکس قرار دارد این مکان با موقعیت جغرافیایی ویژه تمامی بسترهای لازم را برای گردشگران و دوستداران معنویت و طبیعت فراهم نموده تا ساعات و حتی روزهایی را در آرامش کوهستان از معنویات برخاسته از زیارتگاه بهره مند شوند . چشمه های زلال و خنک جوشیده از دل صخره ها و سنگها حتی در گرمترین ماههای سال از مسافرین و زائرین با آب گوارا و خنک خود پذیرایی میکنند. این مکان در فصول گرم سال همه روزه پذیرای تعداد زیادی از زائران و مسافران می باشد.
10- بقعه سید حسن حسینی ( واقفی ) . با گنبد فیروزه ای درمرکز شهر نطنز محله باغ باد افوشته . ایشان از عرفای نامدار قرن نهم ه.ق بوده و در زمان تیموریان زندگی می کرده و در این مکان مدفون می باشد.
11- بقعه میر سید با گنبد فیروزه ای در مرکز شهر نطنز محله افوشته .
12- بقعه صمدیه در مرکز شهر نطنز با گنبدآجری
13- امامزادگان چهار بزرگوار با گنبدی از جنس استیل . در شهر طرق رود واقع در 35 کیلومتری نطنز زیارتگاهی است با نام امامزادگان چهار بزرگوار . این زیارتگاه آرامگاه و بارگاه چهار امامزاده جلیل القدر( امامزادگان سید ابراهیم ، سید محمد ، میر سید علی و سید عبداله (ع) است که نسب شریفشان به حضرت امام موسی بن جعفر (ع) می رسد .
14- امامزادگان چهار بزرگواربا گنبد فیروزه ای در روستای مزده واقع در 25 کیلومتری نطنززیارتگاهی است با نام امامزادگان چهار بزرگوار . نسب این امامزادگان شریف ( حضرت شاهزاده شعیب ، شاهزاده اسماعیل ، شاهزاده یحیی و شاهزاده سلیمان (ع) به روایت و اعتقاد بزرگان محل به حضرت امام موسی بن جعفر (ع) می رسد. روستای مزده در دامنه کوههای کرکس قرار گرفته و در فصول گرم سال زیارتگاه و تفریگاه مناسبی برای زائران و گردشگران می باشد.
15-امامزاده صالح با گنبد طلایی در روستای صالح آباد در فاصله 15 کیلومتری شهر نطنز زیارتگاهی است با نام امامزاده صالح (ع) نسب این امامزاده شریف به روایت و اعتقاد اهالی و معتمدین روستا به حضرت موسی بن جعفر (ع) می رسد. روستای صالح آباد نیز یکی از روستاهای تاریخی ، زیبا و باصفایی است که دارای باغات و درختان کهن سال بسیاری بوده و مورد توجه بسیاری از گردشگران نیز می باشد.
16- امامزاده احمد ابن محسن ابن امام زین العابدین (ع) با گنبد فیروزه ای در فاصله 5 کیلومتری نطنز و در محور اصفهان- نطنز بر فراز تپه ای زیبا زیارتگاهی قرار گرفته که مورد توجه اهل دل است . نسب این امامزاده بزرگوار به روایت بزرگان و معتمدین به حضرت امام زین العابدین (ع) می رسد. موقعیت خاص این امامزاده ( قرار گرفتن در مسیر اتوبان تهران – اصفهان ) ، امکانات رفاهی و چشم انداز زیبای آن باعث شده که زائران و گردشگران زیادی از اقصا نقاط میهن اسلامی برای زیارت خود را به این مکان شریف برسانند
17- امامزاده میر احمد سادات (ع) با گنبد سفید رنگ . در 4 کیلومتری نطنز ،در روستای جاریان زیارتگاهی است با نام امامزاده میر احمد سادات (ع) . این امامزاده بزرگوار به روایت اهالی و معتمدین محل نسبشان به حضرت موسی بن جعفر (ع) می رسد. پسوند سادات به نقلی حاکی از آن است که سادات زیادی که در رکاب امامزاده میر محمد (ع) به شهادت رسیده اند در این مکان مدفون می باشند.
18- امامزاده سید فاضل (ع) با گنبد فیروزه ای در فاصله 5 کیلومتری نطنز واقع در روستای طامه زیارتگاهی است با نام امامزاده سید فاضل (ع). نسب این بزرگوار به روایت از معتمدین محل به حضرت امام موسی بن جعفر(ع) می رسد. قدمت ساختمان این امامزاده 700 ساله بوده و به دوران تیموریان می رسد . زمینهای اطراف امامزاده را باغات و درختان زیادی در بر می گیرد. روستای طامه یکی از روستاهای بسیار زیبا و باصفای دامنه های کرکس است که در فصول گرم سال پذیرای گردشگران زیادی می باشد.
19- بقعه خواجه حافظ با گنبد گچی در روستای طامه زیارتگاه دیگریست با نام بقعه خواجه حافظ. بقعه خواجه حافظ در واقع آرامگاه دو امامزاده جلیل القدر به نامهای سید ابوالحسن و سید ابوالقاسم از نوادگان امیر المومنین علی (ع) می باشند و اطلاق نام خواجه حافظ به این زیارتگاه به روایت معتمدین محل به دلیل محل دفن خادم این دو بزرگوار به نام خواجه حافظ بوده که البته در این بنا قبر و مزار خواجه حافظ دقیقا مشخص و معین نشده است .
20- امامزاده سید علی (ع) با گنبد نقره ای در محله ریسه نطنز زیارتگاه است با نام امامزاده سید علی (ع) این امامزاده شریف به روایت اهالی از نوادگان حضرت امام موسی بن جعفر (ع) می رسد.
21-امامزاده آقا علی عباس (ع) و شاهزاده محمد (ع)
در فاصله 38 کیلومتری شهر نطنز و 8 کیلومتری شهر بادرود ، در دل کویر خشک و تف دیده مرکزی و در انتهای بلوار عریضی که از فلکه ورودی بادرود می گذرد ، گنبدی فیروزه ای با صحن و سرایی گسترده نظر زائران و مسافران را به خود جلب می کند .
امامزادگان شاهزاده محمد و آقا علی عباس (ع) از فرزندان امام موسی بن جعفر (ع) دو بزرگواری هستند که در این محل مدفون بوده و زیارتگاه عاشقان اهل بیت می باشند.
از آنجا که زائران زیادی از اقصا نقاط کشور برای زیارت به این صحن و سرا می روند امکانات رفاهی و خدماتی مطلوبی را به زائران ارائه می دهد.
22-امامزاده شاهزاده سلطان حسین (ع)
در فاصله 25 کیلومتری نطنز و در مسیر اتوبان نطنز – اصفهان گنبد فیروزه ای امامزاده شاه سلطان حسین (ع) دل هر دلداده به اهل بیت عصمت و طهارات را به سمت خود می خواند. نسب این امامزاده بزرگوار به حضرت امام هادی (ع) می رسد.
شاهزاده سلطان حسین (ع) عمومی امام زمان (ع) و برادر امام حسن عسگری (ع) و فرزند بلافصل حضرت امام هادی (ع) می باشد.
قدمت بنای امامزاده به عصر صفویه رسیده و دارای گنبد دو پوش و فیروزه ای رنگ است که از کف 20 متر ارتفاع دارد و به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی مورد توجه زائرین و مسافرین از اقصا نقاط کشور قرار دارد.
23-امامزاده علی بن محمد (ع)
در فاصله 15 کیلومتری نطنز ، در روستای تاریخی میلاجرد زیارتگاهی است به نام امامزاده علی بن محمد (ع) با گنبدی گچی که به روایت اهالی و معتمدین نسب این بزرگوار به حضرت امام موسی بن جعفر (ع) می رسد.
24-امامزاده یحیی و عیسی (ع)
در روستای تاریخی ابیانه واقع در 45 کیلومتری نطنز زیارتگاهی است با نام امامزادگان یحیی و عیسی (ع) با گنبدی مخروطی و فیروزه ای رنگ . بر اساس روایات اهالی و معتمدین نسب این امامزادگان شریف به امام موسی کاظم (ع) می رسد.
قدمت بنای ساختمان حدودا به چهار صد سال قبل و به دوران صفویه می رسد.
25-شاهزاده سلیمان (ع)
در فاصله 35 کیلومتری نطنز درروستایی زیبا در دره کوهستان کرکس زیارتگاهی به نام شاهزاده سلیمان (ع)با گنبدی فیروزه ای قرار دارد .نام این روستا بیدهند می باشد و بنا به روایت اهالی و معتمدین محل نسب این امامزاده شریف به حضرت امام موسی بن جعفر (ع) می رسد.
26-بقعه صاحب منبر
در روستای زیبا و تاریخی فریزهند بقعه ای است با نام بقعه صاحب منبر که به روایت اهالی عماد بن زید بن امامزاده زین العابدین (ع) می باشد که مورد توجه زائران و گردشگران منطقه قرار دارد .
27-بقعه سید جعفری (ع)
در روستای فریزهند زیارتگاه دیگری قرار دارد به نام بقعه سید جعفری که گنبدی سفید رنگ دارد . ایشان داماد سید جلال الدین مهدی (ع) است که در روستای تکیه السادات مدفون می باشد.
28-امامزاده سید جلال الدین مهدی (ع)
در روستایی زیبا در دامنه کوههای کرکس واقع در 28 کیلومتری نطنز زیارتگاهی قرار دارد به نام امامزاده سید جلال الدین مهدی (ع) . نام این روستا تکیه سادات می باشد.
نسب این امامزاده بزرگوار که دارای گنبدی گچی می باشد به حضرت امام جواد (ع) می رسد.
29-بی بی زینب خاتون (س)
در فاصله 30 کیلومتری نطنز ، در روستای هنجن امامزاده ای است به نام بی بی زینب خاتون (س) با گنبدی گچی که بنا به گفته اهالی محل ، نسب این امامزاده شریفه به حضرت موسی بن جعفر (ع) می رسد. این بنا قدمتی قدیمی داشته که حدود 200 سال پیش مرمت و باز سازی شده است . وجود درخت چنار کهنسال (1000 ساله ) این زیارتگاه گواه قدمت بقعه است .
30-امامزاده داود (ع)
در روستا ی هنجن امامزاده دیگری است به نام امامزاده داود (ع) با بقعه ای فیروزه ای رنگ . به روایت اهالی و معتمدین نسب این امامزاده بزرگوار به حضرت موسی بن جعفر (ع ) می رسد. حرم این امامزاده دارای تزیینات ، گچ بری ، کاشیکاری و آینه کاری زیبایی است که توجه زائران را به خود جلب می کند.
31-امامزادگان اسماعیل ، اسحاق و حلیمه خاتون
در روستای زیباو تاریخی برزرود در 20 کیلومتری نطنز زیارتگاهی قرار دارد به نامهای امامزادگاه اسماعیل (ع ) اسحاق (ع) و حلیمه خاتون (س) که به روایت اهالی و معتمدین نسب این امامزاده گان جلیل القدر به حضرت موسی بن جعفر (ع) می رسد. در گوشه حرم این امامزادگان منبری چوبین و قدیمی که قدمتی 1000 ساله دارد قرارداشته که قدمت بنا را تثبیت می کند.
32-امامزادگان ایوب و جمیله خاتون (س)
در فاصله 36 کیلومتری نطنز در روستای زیبای کمجان زیارتگاهی است به نام امامزاده ایوب و امامزاده جمیله خاتون (س) با گنبدی طلایی رنگ که به روایت اهالی و معتمدین نسب این دو بزرگوار به حضرت موسی بن جعفر (ع) می رسد.
هومن بهلولی- روابط عمومی

در مقاله قبلی بحث کردیم که کفاره گناهان چه فایده ای دارد؟ و بخشی از گفتگوی خود با استاد حبیب الله جلالیان را بیان کردیم و در این فرصت نیز به ادامه و آخرین بخش این گفتگو می پردازیم. سوال:در روایات، بسیار به مسئله توسعه و تنگی رزق اشاره شده و نقل شده که این وسعت و تنگی بر اساس ظرفیت افراد است. چرا خداوند این ظرفیت را به همه عطا نکرده است؟ و توزیع این ظرفیت بر اساس چه معیاری است؟ جواب: تلاشانسان نیز باید درست و صحیح باشد و اگر چنین بود هر چه بیشتر و بهتر تلاش کند بهره بیشتری خواهد داشت. اینکه خداوند می فرماید هر که را بخواهد روزی فراخ و گسترده می دهد منظور مقدمات است یعنی نیت پاک، نیت خیر، عمل درست و... و اگر زحمت زیادی کشید خداوند هم در دنیا و هم در آخرت برای او جبران خواهد کرد قرآن کریم می فرماید: "یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر" هر جا در قرآن واژه "شاء " به معنای خواستن می آید خواستن دلخواهی نیست. مثلاً می فرماید: "من یرداهلی ان یهدیه یشرح صدره للاسلام"؛ هر که را بخواهد هدایت کند، سعه صدر به او می دهد.یکی از ابعاد ظرفیت انسان ظرفیت وجودی انسان از جهت تعقل و عواطف است. خداوند انسان ها را متناسب با مسئولیتی که به آن ها می دهد ظرفیت آن ها را تعیین می کند. مثلاً خداوند بهزنان به جهت وظیفه مادری لطافت و عاطفه قوی تری عطا کرده است بطوری که اینظرفیت را به مردان نداده است. اما درباره رزق خداوند می فرماید: " لیس للانسان الا ما سعی"؛ پس هر کس مطابق کوشش و زحمتش روزی به دست می آورد ولو مومن نباشد. توسعه رزق بستگی به تلاش داشته و ربطی به کفر یا ایمان شخص ندارد. اما برای مومن سخاوت، دستگیری دیگران، صدقه و. .. زمینه های تلاش را بیشتر می کند. " " ان الذین امنوا و عملو الصالحات سیجعل الرحمن ودّاً "؛ اگر کسی اهل ایمان و عمل صالح باشد خداوند محبت او را در دل مردم قرار می دهد و در برابر او خاضع می شوند. اماتلاش انسان نیز باید درست و صحیح باشد و اگر چنین بود هر چه بیشتر و بهتر تلاش کند بهره بیشتری خواهد داشت. اینکه خداوند می فرماید هر که را بخواهد روزی فراخ و گسترده می دهد منظور مقدمات است یعنی نیت پاک، نیت خیر، عمل درست و. .. و اگر زحمت زیادی کشید خداوند هم در دنیا و هم در آخرت برای او جبران خواهد کرد. سوال: کسانی هستند که ایمان دارند درست هم تلاش می کنند، نیت آنها نیز صحیح و درست است، تلاش زیادی هم می کنند اماروزی کم و محدودی دارند، دلیل آن چیست؟ جواب: توسعه رزق بستگی به تلاش داشته و ربطی به کفر یا ایمان شخص ندارد. اما برای مومن سخاوت، دستگیری دیگران، صدقه و. .. زمینه های تلاش را بیشتر می کند بایدبررسی کرد که اشکال کار کجاست. اما قبل از پاسخ به سوال لازم است مقدماتی را بیان کنم. استعداد یعنی قدرت درک، فهم و هوش. آدم هایی هستند که خیلی تیز و اهل فکر و مشورت هستند. در مقابل افرادی هستند که از فهم و هوش پائینی برخوردارند و تا یک حدی مسائل زندگی را درک کرده و می توانند تجزیه وتحلیل کنند و این شروع یک تفاوت در جامعه بشری است زیرا به دنبال آن، تفاوت های بسیاری در شیوه و سبک زندگی و برخورداری از زندگی مادی دیده می شود.این تفاوت ها تبعیض نیست. خداوند بر اساس نیاز جامعه تفاوت ها را قرار داده است و اگر چنین نمی کرد مسائل جامعه پیش نمی رفت. اگر قرار باشد همه در سطح عالی از استعداد باشند هیچکس در جامعه به مشاغل متوسط و پائین تن نمی دهد. این تفاوت برای آن است که فکر و ذهن، متناسب با زندگی اجتماعی باشد. عدلخداوند اینگونه است که عمل هر کسی را به اندازه ظرفیت فکریش می پذیرد و بهاندازه آن به او مسئولیت می دهد "لایکلف الله نفساً الا وسعها ".خیلی ها راضی هستند، دانشمند نبوده و آدم عادی باشند تا راحت و فارغ از مسئولیت های سنگین اجتماعی زندگی کنند. پس مسئولیت خانوادگی، اجتماعی، جهانی و حتی تکالیف شرعی به اندازه فهم و درک و سواد شخص می باشد. پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله یک مسئولیت دارد، سلمان فارسی مسئولیت دیگر و. ... از سوی دیگر ترک اولی از انبیاء پذیرفته نیست در حالی که برای افراد عادی پذیرفته است. پس اگر بخواهیم در این دنیا زندگی کنیم تفاوت ها لازم و ضروری است.