قیاسی بین زبان طرقی ویک گویش ایرانی

باسمه تعالی

"مقایسه ای بین چند واژه زبان طرقی با گویش کلیمیان اصفهان"

می دانیم که با ظهور اسلام عزیز ،طرقیان به زودی آنرا پذیرفتند؛ که از دلایل آن می توانیم ،آثار علما ی قدیم طرق رود و وقف نامه آن دوران را نام ببريم.

آثار به جا مانده ازآن دوران حاكي است كه زردشتيان در كنار مسلمانان طرق زندگي مي كردند. اما از كليميان به جز رفت وآمد وكسب وكار در طرق ،اثر ودليلي ديده نشده است .یعنی پيروان اين دين پس از اسلام در طرق زندگي نكرده اند .بنابراين رابطه زبان وگويش كليميانُ به زبان طَرقي؛ارتباطي به سكونت آنان در طرقرود نخواهد داشت.

اما به قول نويسنده كتاب "گويش كليميان اصفهان"(دكتر ايران كلباسي-پژوهشگاه علوم انساني ومطالعات فرهنگي،۱۳۸۷،چ دوم):

گويشي كه در حال حاضر كليميان ايران با آن صحبت مي كنندجزو گويشهاي مركزي ايران محسوب مي شود.گفته شده است كه گويش فعلي كليميان اصفهان گويش سابق مردم اصفهان بوده كه كليميان آنرا حفظ كرده اند.... .

با اين مقدمه كوتاه،براي برخي از كلمات متشابه زبان طرقي وگويش كليميان اصفهان (با اندكي تغيير )،مقايسه اي خواهيم كرد؛ به اين نحو كه ابتدا فارسي واژه را مي خوانيم وآنگاه معادل طرقي وكليمي آنرابيان مي كنيم:

فارسي=طَرقي وكليمي

آب=ov

آبستن=ovir

امروز=o-ru

امشب=am-shev

بچه=vacha

برف=varf

برگ=valg

بس=vas

بغل=kul

بینی=demaq

پسرعمو=-pir-e-am-

جادار=ya-dar

جاری=yay

جو=ye

جوش=yush

چپ چشم=luch

چه=chi-chi

حبه انگور=tirk

حقه=kelak

خار=ti

خاکستر=khol

خانه=keyah

خسیس=kenes

خفاش=mish-kur

خواب=kho

خواهر شوهر=khoh-merah

دختر=dot

دروغ=duru

دلو آهنی=salt

دلو لاستیکی=dul

دیوانه=chel

روز=ru

روسری=dim-sari

زالزالک=kevej

زنبور=donde

زن پدر=ne-may-e

زیر=jir

سبد چوبی=leude

سرفه=koh

سگ=kuyah

سیب=sou

شتر=oshtor

شوهر=mere

صورت=ru

طناب=tonaf

ظهر=pi-shim

عصر=pesen

غده=doshmel

فاسق=mul

قله=nok

کاه=kah

کلاغ=qela

کنار=var

گربه=meli

گلو=na

موریانه=murd-une

ناپدری=ne-buva-y

هویج=zardak

یاد=vir

 

جنگ نادر شاه در حوالي طَرقرود

باسم الله...
الف-مرحوم علامه دهخدا ،درکتاب فرهنگ لغت نامه خود می نویسد:
باغ میران دهی است از دهستان طرق رود بخش نطنز شهرستان کاشان که در 54هزار گزی جنوب باختری نطنز ودر 9هزار گزی راه شوسه نطنزبه اصفهان در دامنه واقع است.ناحیه ای است دارای آب وهوای معتدل ویکصدتن سکنه.آب آنجا از قنات تامین می شودومحصول عمده آن غلات وحبوبات ومیوه وشغل مردمش زراعت است.راه فرعی به شوسه عمومی دارد(از فرهنگ جغرافیایی ایران ج3 )
ب-می دانیم که نادر شاه افشاردر حدود1100 هجری قمری در روستای کبکان درگز به دنیا آمد؛و به علت رشادت فراوان به سرداری سپاه شاه تهماسب صفوی انتخاب گرديد.وي اشرف افغان را در مهماندوست ،مورچه خورت وزرقان فارس شكست داد وفتنه افغانها را پس از 7سال  تمام كرد.
اما،درمورد جنگ نادر درحوالي منطقه طرقرود، تاريخ تقريبا ساكت است ولااقل اينكه نگارنده آگاهي كافي از آن ندارد.
بااين حال مناسب است ذكر كنيم كه در كتاب تاريخ افغانها نوشته ژوسيف.پيري...(فرانسوي)وبرگردان از انگليسي به فارسي آقاي سهيل سبزواري ،درفصل پنجم آمده است: فرمانده افغان با بقایای ارتش خود که متشکل ازافغانها، تاتارها، کردها و گبرها که مجموعا به تعداد 20 هزارنفرمی رسد، به شمال اصفهان مارش نموده ودریک نقطۀ 24 میل دور ازآن دریک زمین هموار واقع درشمال شرق دهکدۀ مورچه خور موضع می گیرند. آنها درآنجا منتظر پارسیان مانده و هنوز هم امیدوار می باشند که تفوق خود درجنگ را اثبات کنند. افغانها در بین یک قریه و یک خندقی سنگرمی گیرند که آنها در پیشروی قرارگاه خویش به شکل نیم دایره کنده اند، بطرف راست آنها یک جویبار ودرچپ آنها یک کاروانسرای قراردارد که تسخیرآن مشکل می باشد. نادر با دیدن آنها دریک چنین موضع خوبی صلاح نمی داند که فورا به آنها حمله کند: او می خواهد به سربازان خویش نیروی تازه بخشیده وبه این منظور، قرارگاه خویش را حدود 2 میل درغرب جاده و به دور دهکده باغ میران مستقر می سازد. اوفرمان می دهد تا عملیات اکتشافی ازقرارگاه افغان ها صورت گرفته ومتیقن می شود که نمی تواند از پیشرو حمله کند، لذا تصمیم می گیرد موضع را دورداده و با استفاده از تاریکی شب که سه روز پس از رسیدنش صورت می گیرد، خود را درنزدیکی صبح، درعقب افغانها می یابد که فقط یک قریه ازآنها فاصله دارد. بخت که درهمه جا با او است، باز هم با او یاری می کند: باد تندی بوزیدن شروع نموده، طوفان گرد وخاک را بروی افغانها رانده واوضاع را برای نادر مساعد می سازد، طوریکه با همان شجاعت وشدت که قبلا به نمایش گذاشته بود، بالای افغان ها حمله می کند. دشمن دربیچارگی به مقاومت لجوجانه ادامه می دهد؛ اما آنها با مردانی مواجه بودند که دراثر پیروزیهای آخر، به استواری سربازان مجرب رسیده بودند. اگرافغانها برای آن می جنگیدند که فتوحات و زندگی خود را محافظت کنند، پارسیان توسط خاطرات زخم های تحریک می شدند که زجر آنرا کشیده و درآتش انتقام می سوختند. بالاخره قریه پیموده شده و بعدا خندقهائی تسخیرمی شوند که 4 هزارافغان دردفاع آنها بقتل می رسند. باقیمانده با بی نظمی به اصفهان عقب نشینی می کنند، ...
پ-بنابراين نتيجه مي گيريم كه قسمتي از جنگ نادر شاه افشار با اشرف افغان ،درمحدوده طرق رود(نطنز)واقع شده ؛يعني ازراه اصلي نطنز-طرقرود به مورچه خورت- اصفهان ،حد اكثر در24كيلومتري واز راه مالرو طرق به باغ ميران ،در 18 كيلومتري مركز طرقرود، اين جنگ رخ داده است.